خواب دیدم معلم ارمنی هم رفت و "ع" غمگین بود. همه غمگین بودن.
پانسیون شده بودم و مست رمون از عملکردمون راضی نبود و می خواست تنبیه مون کنه. از ما خواست کفش هامون رو در بیاریم و نفس مون رو حبس کنیم و ما رو رها کرد تو آب....من اول خط بودم....
و خواب ها دیدم..............مغزم دوباره از هجوم تصویر ها سنگین شد....
گل ناز بود. دکتر گ ل بود و خیلی های دیگه
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |